شاخص های دولت اسلامی تدوین شود| مسؤولان باید بیانیه گام دوم را باور کنند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله سید احمد خاتمی عضو هیات رییسه مجلس خبرگان رهبری در گفت وگوی تفصیلی به تبیین دیدگاه های خود درباره بیانیه گام دوم انقلاب و نیز وظایف و رسالت حوزه های علمیه و روحانیت در قبال آن پرداخت.
آیت الله خاتمی بیانیه گام دوم انقلاب را نقشه راه چله دوم انقلاب می داند و تاکید می کند که مخاطبان این بیانیه هر کدام باید به وظایف خود عمل کنند؛ وظیفه مسؤولان و مدیران نیز در وهله نخست این است که این بیانیه را باور کنند.
وی از حوزه های علمیه به عنوان علت محدثه انقلاب یاد و تاکید می کند که باید از تجارب ارزشمند چهل ساله نخست انقلاب به درستی بهره گرفته و شاخص های دولت اسلامی تدوین شود و این مهم نیز رسالت حوزه های علمیه است.
مشروح گفت وگوی تفصیلی با آیت الله خاتمی که از سوی جامعه مدرسین به صورت اختصاصی در اختیار سرویس حوزه و روحانیت رسا قرار گرفته بدین شرح است:
حضرتعالی مستحضر هستید که بیانیه گام دوم انقلاب در واقع راهبرد تحقق تمدن نوین اسلامی است. با توجه به این مهم بفرمایید رسالت روحانیت و حوزههای علمیه در پیشبرد آن چیست؟
در پاسخ به این سؤال ابتدائا باید گفت در تحقق تمدن نوین اسلامی؛ انقلاب اسلامی مرحله اول بود و حکومت اسلامی مرحله دوم؛ دولت اسلامی مرحله سوم، جامعه اسلامی مرحله چهارم و در نهایت تمدن اسلامی مرحله پنجم است. ما در مرحله انقلاب اسلامی کاملاً موفق بودیم و همچنین در تشکیل حکومت هم با آرای 98 درصدی که ملت به جمهوری اسلامی رأی دادند، کاملاً موفق بودیم. در تشکیل دولت اسلامی چون تجربه نداشتیم و این حقیقت و واقعیت است که حتی قبل از انقلاب به علت شدت مبارزات فرصت نمیشد که در این عرصه فکر شود، جمعبندی شود، گرچه شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی و برخی از دوستانشان در آستانه پیروزی انقلاب به فکر افتادند اما سرعت پیروزی انقلاب آن فرصت را نداد که برای تشکیل دولت اسلامی یک فکر گسترده بشود. به هر حال در عرصه دولت اسلامی تجربیات موفقی داشتیم و نیز تجربیات ناموفق. امید است که از تجربیات این 40 ساله استفاده بشود و شاخصهای دولت اسلامی تدوین بشود.
چون قرار است صریح سخن بگویم باید گفت در مرحله تحقق جامعه اسلامی و تشکیل آن موفقیتهای بایسته را نداشتهایم. معنای این حرف این نیست که کار نشده، یا رویش نداشتیم، دانشگاه جبهه را نداشتیم، معنای این حرف این نیست که جوانان برومند تربیتشده در متن انقلاب مثل حججیها را نداشتیم. بحمدلله این برکات را داشتهایم؛ در عین حال آن انتظاری که از یک جامعه اسلامی میرود؛ متأسفانه دیده نمیشود. در عرصه فضای عمومی جامعه ما، فرودگاههای ما، بیمارستانهای ما، بوستانها و تفرجگاهها، بازار و ... آیا واقعاً میتوانیم بگوییم شکلش شکل اسلامی است. بنده بالقطع والیقین میگویم با این بدحجابیها و رفتارها نمیتوانم نمره یک جامعه اسلامی را به این وضعیت بدهم.
در عرصه سیاسی نمره ولایت مداری را به عموم مردم میدهم و آفرین به عموم مردم میگویم. اما در مورد برخی از مسئولین معتقدم نمره ضعیفی در عرصه ولایتمداری دارند. چرا آقا سبک زندگی دینی را در سفرشان به بجنورد مطرح کردند؟ این مسئله برای شکلگیری جامعه اسلامی مطرح شد و این طرح بسیار هم مهم بود و باید کار گسترده میشد که نشد. باید یک گروه بررسی و ارزیابی کنند که در عرصههای مختلف جامعه ما، چه هنجارهایی، اسلامی نیست و آنگاه برخی از نخبگان حوزه و دانشگاه بنشینند سبک زندگی اسلامی را در عرصههای مختلف تبیین کنند و بعد از تبیین مواردی که نیاز به پشتوانه قانونی و اجرا دارد انجام شود؛ که اگر آن طرحی که ایشان فرمودند تا الآن اجرایی میشد، بسیاری از مشکلات عمومی را در جامعه اسلامیمان نداشتیم.
اگر میتوانستیم دولت اسلامی و جامعه اسلامی را آنچنآنکه مدنظر مقام معظم رهبری است شکل میدادیم، گام بلندی در تشکیل تمدن اسلامی برمیداشتیم. بنده عرض میکنم حوزههای علمیه و روحانیت هم در عرصه تبیین دولت اسلامی و هم در عرصه تبیین جامعه اسلامی و سبک زندگی دینی میتوانند نقشآفرین باشند و کمک به این گام بلند بکنند.
به نظر حضرتعالی چه ظرفیتهایی با صدور بیانیه گام دوم انقلاب برای ایران اسلامی ایجادشده است؟
مقام معظم رهبری به عنوان چشم بیدار این امت، در این بیانیه گذشته و وضعیت کنونی را تبیین و ترسیم کردند و رهنمودهای مهمی را هم در آخر بیانیه آوردهاند و البته در هر کار بزرگی آنچه که در مرحله اول تأثیرگذار است، مهندسی کار است. در ساختن یک بنای بزرگ، مهندسی کار بسیار مهم است. این مهندسی را مقام معظم رهبری در این بیانیه صورت دادند که همین موضوع فرصت و ظرفیت بسیار ارزشمندی است. آنچه که مهم است تبیین این مباحث است که ایشان بیان کردند و آن بخشهایی که نیاز به راهکارهای اجرایی دارد راهکارهای اجراییاش فراهم بشود. همه نهادها و سه قوه در این عرصه باید دست به دست هم بدهند. این بیانیه یک سند بالادستی است. در نوشتن قانون میگویند باید نظر به اسناد بالادستی داشت، بحمدلله کارهایی شده و باید منتظر راهحلهای عملی باشیم.
آنچه که ما در این مقطع به آن نیاز داریم، راهکار اجرایی است. بعضی راهکار اجرایی میدهند اما ظرفیتهای موجود را در نظر نمیگیرند. آن راهکار با ظرفیتهای موجود نمیخواند، آن راهکار بینتیجه میماند. امیدوارم در این عرصه شاهد آثار بابرکتی باشیم.
نسبت به عوامل مؤثر در رشد و پایداری فرهنگ اسلامی در جامعه توضیحاتی ارائه فرمایید.
در رابطه بافرهنگ اسلامی ما دو وظیفه داریم. ما یعنی روحانیت؛ اولاً فرهنگ اسلامی را تبیین کنیم و شایستهترین کسانی که باید در این عرصه وارد شوند علما هستند. مسئولیت حوزه لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ است. لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ یعنی در فهم تمام دین تلاش کنند. اعتقاداتش، احکامش و اخلاقش، پس اولین وظیفه ما این است که فرهنگ اسلام را در همه ابعاد مختلف تبیین کنیم.
ثانیاً: تلاش کنیم ارزشها به صورت یک گفتمان در بیاید. هر ارزشی که به صورت گفتمان و به صورت خواست عمومی شد، اجرایی میشود. «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ»[1] انبیاء را فرستادیم تا زمینه فرهنگ عدالت و قسط را در جامعه ایجاد کنند این نکته قابل تامل است. نفرموده: لیقیموا النّاسُ بِالقِسطِ؛ نه. بلکه باید خود مردم به گونهای بار بیایند که یک ارزشی مثل قسط و عدالت را بخواهند.
بیبنید الآن در جامعه ما مبارزه با فساد یک هنجار شده و یا دارد میشود. این هنجار سبب میشود که مفسدین نزدیک فساد نشوند و فساد به هر شکلی ضد ارزش تلقی میشود. چه کنیم ارزشها، گفتمان بشود؟ با مدام گفتن و بیان کردن این اتفاق میافتد. ببینید امام یک راهبرد برای پیروزی انقلاب انتخاب کرد و فرمود شاه باید برود. این را امام یکبار نفرمود. مکرر گفت تا شاه را بیرون کرد. شعار مرگ بر شاه خروجی این گفتمان بود. امام این گفتمان را ساخت و مردم هم در سراسر کشور گفتند مرگ بر شاه، شاه سقوط کرد. ارزشهایی مثل عدالت، مثل استکبارستیزی و نفرت از بیگانه، مثل ولایت مداری و امثال این ارزشها اگر گفتمان نشود، برخی آنها را منزوی خواهند کرد اما اگر گفتمان شد قابل کتمان نیست. عزاداری سیدالشهدا یک گفتمان است، ببینید چه خبر است. از چند روز مانده به محرم بیرقهای عزای ابیعبدالله بلند میشود تا آخر صفر. تلاشها هم کردند که این گفتمان را کمرنگ کنند اما نتوانستند. پس این تبیین و گفتمان سازی در رشد و پایداری فرهنگ اسلامی در جامعه بسیار مؤثرند.
نقش اقشار مختلف جامعه به خصوص جوانان در اجرایی شدن گام دوم انقلاب چیست؟
این بیانیه بیشترین تأکید را بر جوانان دارد. مقام معظم رهبری واژه جوان و جوانان را در این بیانیه گام دوم مکرر بهکاربردهاند. تکرار این واژه گویای این است که مقام معظم رهبری تمام امیدشان به جوانان است. ادبیات پیغمبر اکرم هم همین بود. ادبیات امامان هم همین بود. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اوصيكُمْ بِالشُّبّانِ خَيْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً اِنَّ اللّه َ بَعَثَنى بَشيرا وَ نَذيرافَحالَـفَنِى الشُّبّانُ وَ خالَفَنِى الشُّيوخُ،...»[2]؛
شما را به نيكى با جوانان سفارش میکنم، چرا كه آنان، دلهای رقیقتری دارند، بهراستی كه خداوند، مرا بشارتدهنده و هشداردهنده برانگيخت، جوانان با من همپیمان شدند و پيران با من به مخالفت برخاستند. آنگاه اين آيه را خواندند: «و عمر آنان به درازا كشيد و دلهایشان سخت گرديد».
امامان هم همین طور بودند. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است: «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ لِأَبِي جَعْفَرٍ اَلْأَحْوَلِ وَ أَنَا أَسْمَعُ أَتَيْتَ اَلْبَصْرَةَ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ كَيْفَ رَأَيْتَ مُسَارَعَةَ اَلنَّاسِ إِلَى هَذَا اَلْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِيهِ؛ قَالَ وَ اَللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِيلٌ وَ لَقَدْ فَعَلُوا وَ إِنَّ ذَلِكَ لَقَلِيلٌ فَقَالَ عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ...»[3] بر تو باد به جوان ها چون این جوانان در هر خیری سرعتشان بیشتر است.
یک جلوه از اهتمام پیامبر و بها دادن پیامبر به جوانان؛ پستهایی است که پیامبر به جوانان داده است. پستهایی که حتی اگر الآن هم این پستها را به جوانان بدهند بعضیها تحمل نمیکنند. پیامبر هنوز هجرت نکرده بود. مدنیهای مسلمان نماینده خواستند. پیامبر یک جوان 21 ساله به نام مصعب بن عمیر را به عنوان نماینده خودش و امام جمعه مدینه قرار داد. یا پیامبر اکرم مکه را فتح کرد. بعد از فتح مکه جنگ دیگری پیش آمد باید پیامبر از مکه میرفت. امام جماعت مسجدالحرام که آن روز جایگاه مهمی بود و نیز فرمانداری مکه را سپرد به عتاب بن اسید که یک جوان 21 ساله بود. اعتراض کردند گفتند این همه مسنترها هستند شما یک جوان 21 ساله را آمدید مسئولیت دادید، پیامبر فرمود: «لایحتجّ محتج منکم بصغر سنه فلیس الاکبر هو الافضل بل الافضل هو الاکبر»[4]
لکن دو نکته در این عرصه دارم اول اینکه چندبار هم مقام معظم رهبری هم فرمودهاند که جوانگرایی به معنای پیر زدایی نیست. اگر به این نکته توجه نشود و از جوان ها استفاده بشود، افراطگرایی میشود و این ایده مقدس، بها دادن به جوانان نقش خودش را از دست میدهد. نباید بها دادن به جوانان را به معنای کنار گذاشتن تجربیات افراد دارای تجربه گرفت.
و نکته دوم هم این است جوان در هر جایی تعریف خودش را دارد. برای ورزش جوان 20 ساله و 25 ساله و فوقش 30 ساله است اما چهبسا یک امام جمعه 40 ساله هم جوان است. 45 و 50 ساله هم جوان است. مرجع 60 ساله جوان است. امام در همین سن و سالها بود که به مرجعیت رسید؛ بنابراین جوان را فقط تفسیر به سن نکنیم بلکه در هر جایگاهی مناسب با خودش با سنجیده شود.
برای مبارزه با فساد و استقرار عدالت پایدار چه باید کرد؟
قبلاً هم اشاره کردم من راهی نمیبینم جز آنکه عدالتخواهی و مبارزه با فساد به یک گفتمان مشترک و خواست عمومی در جامعه تبدیل بشود. هر چیزی که تبدیل به خواست عمومی شد زمینه اجرایی هم پیدا خواهد کرد.
منشأ مشکلات فرهنگی سیاسی اجتماعی و اقتصادی که در جامعه دیده میشود چیست؟
راهکار و راهحل آن مشکلات بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب را بیان فرمایید. این سؤال، جواب مفصلی میخواهد اما جواب کوتاه امیرالمؤمنین این است که «إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ، يُخَالَفُ فِيهَا كِتَابُ اللَّهِ وَ يَتَوَلَّى عَلَيْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ.»[5] هر جا هوای نفس آمد، هر جا منیت، جای خدا نشست، باید منتظر آسیب بود. تمام ریشه آسیبها در جامعه را در یک جمله خلاصه میکنم و آن جمله غفلت از خداست. غفلت از خدا و نیز غفلت از قیامت ریشه آسیبهای جامعه است.
مبانی دینی و اعتقادی بیانیه گام دوم انقلاب را تشریح فرمایید.
مبانی گام اول انقلاب اعتقاد و باور به تمام معنا به ذات مقدس ربوبی بود. همان مبانی که علت محدثه انقلاب است، علت مبقیه هم است، ولایت مداری و گوش به فرمان امام بودن موجب شد انقلاب پیروز شود و حفظ هم شود. مسئله وحدت و همدلیها بود. روحیه استکبارستیزی و نفرت از بیگانه، همینها میتواند علت مبقیه باشد.
اخلاق و معنویت یکی از توصیههای هفتگانه مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب است، به نظر حضرتعالی حوزههای علمیه و روحانیت در تکوین معنویت و ارتقاء اخلاقی جامعه چیست؟
بنده فقط یک جمله میگویم؛ رفتار عملی علما از جمله عوامل بسیار مؤثر در تکوین معنویت و ارتقاء اخلاقی جامعه است. یکقدم بالاتر میگذارم. معتقدم به همان اندازه که گفتار نورانی اهلبیت علیهم السلام جانها را متحول میکرد، به همان اندازه حداقل عمل آنها دلها را متوجه محضر اهلبیت علیهم السلام کرد. تعبیری از مرحوم آیتالله العظمی بروجردی نقلشده که در ایام قبل از ماه رمضان که علماء برای تبلیغ اعزام میشدند ایشان میفرمود طلبهها و روحانیت شناسنامه دین هستند. کاری نکنید که این شناسنامه مخدوش شود. این تعبیر، بسیار گویاست. این همه تأکیدی که امامان در این مقوله دارند. «كُونُوا لَنَا زَيْناً وَ لاَ تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْناً قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ اِحْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ كُفُّوهَا عَنِ اَلْفُضُولِ وَ قَبِيحِ اَلْقَوْلِ»[6] اینها همه گویای این است که به رفتار عملی باید بهای ویژه داد. علمایی که در نسل قبل از ما انسانها را ساختند با عملشان ساختند یا با گفتارشان؟ قطعاً گفتار داشتند ولی آن چیزی که دلهای مردم را به آنها گره داده رفتار عملیشان بود. مردم دین را در رفتار اینها میدیدند و عاشق دین میشدند؛ بنابراین باید رفتار ما رفتار علمای شایسته سلف باشد به خصوص در عرصه سادهزیستی. به عنوان طلبهای که به کل کشور تردد دارم میبینم هر عالمی که در یک دیار سادهزیستتر است محبوبتر است. در گذشته هم همین طور بوده است.
با عنایت به اینکه مسئولین یکی از مخاطبین بیانیه گام دوم هستند مسئولین برای تحقق و عملی ساختن این طرح راهبردی چه اقداماتی باید انجام دهند؟
اولاً آنچه را که حضرت آقا در این بیانیه مرقوم فرمودند باور داشته باشند. اگر باور نداشته باشند عمل هم نمیکنند.
ثانیاً مخاطبِ هر بخشی از این بیانیه به وظیفه خود عمل کند. چرا که سبب میشود این بیانیه که نقشه راه است؛ برای چله دوم و چله های دیگر انقلاب، عملی بشود. انشاءالله. /924/ج
منابع:
1. الحدید 25
2. سفينة البحار، ج ۲، ص ۱۷۶
3. الکافی ج8، ص93
4.بحارالانوار، ج72، ص342
5. نهج البلاغه خطبه 50
6. تفصیل وسائل الشیعة ج 12 ص 193